تجربه کاربری یا UX چیست ؟
تعریف تجربه کاربری یا UX
تعریف دقیق تجربه کاربری یا UX بر اساس آنچه توسط سازمان بین المللی استانداردسازی تعریف شده است عبارت است از “درک یک فرد و پاسخ های وی که از استفاده و یا استفاده مورد انتظار وی از یک محصول، سیستم یا خدمت ناشی می شوند.”
یا به بیان ساده تر می توان گفت که تجربه کاربری عبارت است از اینکه شما در مورد هر تعاملی که با آنچه روبروی شماست دارید در لحظه ی استفاده از آن چه احساسی دارید.
وجوه زیادی از تجربیات شما وجود دارند که هیچ یک از آنها نمی توانند به تنهایی وجود داشته باشند. بعنوان مثال این یک اشتباه رایج است که قابل استفاده بودن را با تجربه کاربری یکسان فرض کنیم. قابل استفاده بودن به این اشاره دارد که آیا شما قادر هستید که با یک محصول یا خدمت به هدف خود برسید یا وظیفه تان را انجام دهید یا خیر. اما فقط اینکه قادر باشید وظیفه برداشتن چند هویج و برداشتن دستمال توالت در یک مغازه را انجام دهید تصویری از احساسی که شما در مورد خرید خود دارید به ما نمی دهد. این مطلب برای اولین بار در وب سایت علی مرکبی منتشر شده است .
ایجاد یک تجربه کاربری عالی نیازمند این است که کاربر به چند سوال پاسخ دهد:
می توانید از آن استفاده کنید؟
یکی از اساسی ترین نیازهای تجربه کاربری یا UX خوب این است که بتواند آنچه را که به ان محول کرده اید انجام دهد. اگر شما نتوانید از محصول استفاده کنید، آن محصول برای شما غیرمفید خواهد بود.
می توانید آن را پیدا کنید؟
یافتن اطلاعاتی که نیاز دارید نیز اهمیت دارد. آیا منوی مسیریابی بصری است؟ آیا قسمت مربوط به جستجو در همان جایی که شما انتظار دارید هست؟ اگر مجبور باشید درباره چگونگی یافتن آنچه نیاز دارید زیاد فکر کنید، تجربه کاربری یا UX ناقص خواهد بود. این همچنین مستلزم آن است که بتوان خود محصول را هم چه با جستجوی آنلاین و چه با سایر ابزار پیدا کرد.
آیا نیازی از را برطرف می کند؟
یک محصول می تواند به صورتی زیبا طراحی شده باشد و استفاده از آن آسان باشد، اما اگر نتواند نیازی را که شما دارید مرتفع سازد، شما به آن علاقه مند نخواهید بود.
آیا می خواهید از آن استفاده کنید؟
اگر طراحی محصولی بصری باشد و استفاده از آن آسان باشد، شما می خواهید که از آن استفاده کنید. و اگر چنین نباشد چه؟ حتی مفیدترین و کاربردی ترین محصولات نیز می توانند یک تجربه ضعیف کاربری را فراهم آورند اگر بطور کلی خسته کننده باشند و یا علاقه ای به استفاده از آنها نداشته باشد.
آیا به نظر شما این محصول باارزش است؟
اگر محصولی برخی از ارزش های مهم زندگی شما را فراهم نکند، احتمالاً شما آن محصول را برای مدتی طولانی نخواهید خواست. آیا آن محصول در صرفه جویی در زمان یا هزینه به شما کمک می کند؟ آیا در رسیدن به اهداف شخصی یا حرفه ای به شما کمک می کند؟ هر معیاری که داشته باشید، یک محصول باید در هنگام استفاده ارزشی به شما بیفزاید.
آیا به آن اعتماد دارید؟
قابلیت اعتماد مساله بزرگی است. اگر شما به یک وب سایت اعتماد نداشته باشید، اطلاعات حساب بانکی خود را برای خرید به آن نخواهید داد.
آیا برای شما دسترسی پذیر است؟
اگر نتوانید به مقصد مورد نظر خود برسید، نمی توانید از کالاها یا خدماتی که به شما پیشنهاد شده است استفاده کنید. برای اطمینان از اینکه همه به محصول شما دسترسی دارند، کاربران با ناتوانی و معلولیت نیز باید مد نظر قرار گیرند.
تفاوت بین واسط کاربر و تجربه کاربر
ما نمی توانیم بدون در نظر گرفتن UI یا واسط کاربر درباره UX فکر کنیم. این دو مساله اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند یا حتی با هم یکی در نظر گرفته می شوند.
یک تفاوت بزرگ وجود دارد که با آن می توان تفاوت این دو مساله را توضیح داد. بدن انسان را در نظر بگیرید. استخوان ها کدها هستند و UX همه آن چیزی است که در بدن است و باعث کار کردن درست بدن می شود و UI همه آن چیزی است که در خارج از بدن است و باعث می شود ظاهر بدن زیبا و جذاب به نظر برسد.
UI بر این تمرکز دارد که یک محصول چطور به نظر می رسد و چطور عمل می کند. این شامل همه چیز از طراحی جریان مسیریابی سایت گرفته تا طراحی ظاهر آن می شود. با این وجود، UX آن طراحی را به خود می گیرد و اطمینان حاصل می کند که بر اساس المان های آرایش UX برای کاربر مفید است.
به این خاطر که این دو با همدیگر ارتباطی بسیار نزدیک دارند و اغلب درک درستی از آن ها وجود ندارد، سازمان های زیادی سود داشتن افراد مختص این زمینه ها را از دست می دهند و این همان چیزی است که به باور بسیاری از متخصصان تجربه کاربری یا UX برای گریت یو ایکس یک ضرورت است.